از بوکه چه میدانیم.
نویسنده:Harold M. Merklinger
هارولد مرکلینگر یک متخصص شناخته شده در زمینه اپتیک است و تا کنون چند کتاب در این زمینه منتشر نموده است. Boke یا Bokeh یک اصطلاح ژاپنی است که اختلاف بین کیفیت مناطق خارج از فوکوس لنز را با توجه به طراحی لنز بیان میکند. در این مقاله بصورت جزئی به این مساله پرداخته شده و برای کسی که به دانستن ریزهکاریهای فنی این موضوع پیچیده و بحث برانگیز علاقمند باشد، جالب خواهد بود.
پدیده خارج از فوکوس
هر عکاسی میداند که یکی از مشخصاتی که عکاسی را از نقاشی مجزا میکند موضوع فوکوس است. وقتی ما به دنیای اطرافمان نگاه می کنیم، چشمهای ما با سیستم فوکوس خودکار همه چیز را در فوکوس و بطور واضح می بیند. به همین خاطر نیز یک هنرمند نقاش هر چه را که ترسیم می کند در فوکوس است، در حالی که باید سوژه اصلی در فوکوس باشد و دارای جزئیات و دقت بیشتری باشد، حتی کم اهمیتترین جزء نقاسی نیز معمولا بصورت دقیق و با فوکوس کامل کشیده می شود.
لنز _حتی لنز چشم انسان- این امکان را دارد که هنگام تشکیل تصویر موضوعات واقع در پس زمینه و حتی در جلوتر از سوژه اصلی را با نوعی تاکید کمتر نشان دهد، یعنی با خارج از فوکوس بودن. عکاسان حرفه ای به تجربه دریافتهاند که همه لنزها به یک شکل این پدیده را نشان نمی دهند: لنزهای با دیافراگم بزرگ پدیده خارج از فوکوس بودن را با شدت بیشتر و لنزهای دارای دیافراگم کوچک، با شدت کم و بصورت یک ماتی مختصر تصویر را نشان می دهند. ژاپنی ها نام کیفیت پدیده خارج از فوکوس را "بوکه" گذاشتند و توضیح دادند که چرا نتیجه لنزهای مختلف با هم فرق دارد.
لنزها بدون در نظر گرفتن کیفیتشان، همگی از قوانین فیزیک اپتیک پیروی می کنند و بنابر این مطنقی است که بوکه را بصورت فنی و علمی بررسی نماییم. برای توضیح این مساله ناچار به توضیح مفهوم کانولوشن یا پیچش هستیم.
برای توضیح این موضوع شاید بهتر باشد با قیاس عکس و نقاشی شروع نماییم. ما به تصاویر عکاسی شده به عنوان نوعی نقاشی نگاه می کنیم. سپس به این موضوع می پردازیم که چگونه یک لنز – در مقایسه با قلم موهای مختلف یک نقاش – می تواند با دیگر لنزها تفاوت داشته باشد. البته این یک مقایسه کامل نیست: در نقاشی از رنگ و رنگدانه استفاده می شود تا رنگ را بر کاغذ یا بوم ایجاد نماید، در حالی که عکاس تصاویرش را با نور می سازد.
مفهوم کانولوشن یا پیچش به این معنی است که اجزاء اساسی یک تصویر را با تصویر دیگری عوض کنیم، اما روشنایی کلی اجزاء تصویر دوم را برابر با اجزائی که با آن تعویض می شود حفظ نماییم. سپس نتیجه کلی را نقطه به نقطه بر روی کل منظره اعمال نماییم.
اجازه بدهید با استفاده از پیچش یک تصویر را نقاشی نماییم. با یک تصویر ذهنی با جزئیات خیلی دقیق در منظره شروع مینماییم. ابزار ما عبارتند از قلم موی گرد که از اندازه خیلی ریز تا درشت را شامل می شود و رنگ. برای شروع یک نقطه را در دورترین جسم منظره انتخاب مینماییم. برای رسیدن به رنگ و روشنایی مورد نظر، رنگها را مخلوط نموده و سپس با قلم مو یک مقدار خیلی کم از رنگ مخلوط شده را بر می داریم. از آنجا که ما در حال شبیه سازی عکس یک دوربین هستیم که روی شخصی در جلوی تصویر فوکوس شده، ما برای اولین حرکت قلم یک قلم موی 6 م.م. را انتخاب میکنیم (این در واقع اندازه مشابه دایره پراکندگی Circle Of Confusion (COC) است که توسط لنز از یک نقطه نورانی دور بر روی فیلم تشکیل می شود). قلم مو را روی بوم می گذاریم و قلم مو را دقیقا در مرکز نقطه ای که در دور دست باید ترسیم شود قرار می دهیم. به آهستگی بوم را لمس نموده و یک لکه ضعیف 6 م.م. بر روی بوم ایجاد میکنیم. این روند را برای نقاط مختلف تکرار می کنیم. ابتدا جزئیات واقع در دور دست را ترسیم می کنیم، سپس به سمت سوژه ای که روی آن فوکوس شده حرکت می کنیم و برای کشیدن آن تنها از یک موی زبر کوتاه برای انتقال رنگ بر روی بوم استفاده میکنیم. سپس با حرکت به سمت اشیاء نزدیکتر، دوباره به تدریج با نزدیکتر شدن از قلم موهای درشت تری استفاده خواهیم کرد.
ما در این نقاشی بر روی جزء به جزء تصویر کار میکنیم، تنها اندازه قلم موی ما و رنگ نقاشی تغییر میکند. اگر ما از قلم موی تک موئی برای تمام نقاشی استفاده میکردیم، تصویری داشتیم که کاملا تمام اجزاء در آن شارپ و دقیق دیده می شدند. اکا از آنجا که ما از قلم موهای با اندازه مختلف استفاده کردهایم، اشیاء واقع در پس زمینه و جلوی زمینه بصورت مات ترسیم شده و دقیقا مشابه تصویری خواهند بود که با یک دوربین عکاسی گرفته شده باشد.
دوربین بسیار مشابه نقاشی کار میکند که دارای مجموعه ای کامل از قلم موهای گرد با اندازه های مختلف است. دوربین بر اساس هندسه دقیق جسم، اندازه قلم مو را انتخاب میکند و اندازه موثر قلم مو فقط به محل قرار گرفتن شئ بستگی دارد و اینکه دوربین روی چه نقطه ای فوکوس کرده و نیز به اندازه دیافراگم لنز. سپس دوربین با توجه به این عوامل، یک تصویر کاملا دقیق با توجه به میزان نور مربوط به هر جزء و نیز اندازه دایره پراکندگی متناسب با هر جزء، ترسیم میکند.
بوکه، یا کیفیت تصویر خارج از فوکوس، با توجه به مجموعه قلم موها تعیین می شود: مشخصه دایره پراکندگی لنز، دیافراگم آن و اینکه چقدر جسم خارج از فوکوس است.
برای بهتر فهمیدن بوکه، باید به مفهوم دایره پراکندگی (COC) نگاه دقیقتری بیندازیم. به هرحال، مفهوم بوکه آنقدرها هم ساده نیست، ولی ما به آن نزدیک شده ایم.
بطور ایدهآل، یک لنز دایره پراکندگی ایجاد میکند که بطور ساده شکلی متناسب با شکل دیافراگم لنز دارد. اندازه (قطر) دایره پراکندگی به بطور ساده به این بستگی دارد که فیلم چقدر از جایی که جزئیات تصویر در آنجا فوکوس شده است، فاصله دارد. در شکل 1، این مفهوم نشان داده شده، ولی برای یک دیافراگم مثلثی. برای یک دیافراگم مثلثی دیگر یک دایره پراکندگی دیده نمیشود، بلکه یک مثلث پراکندگی داریم.
شکل 2 عکسی را نشان میدهد که با یک دیافراگم مثلثی که در لنز قرار داده شده گرفته شده است. توجه نمایید که چگونه نقاط روشن خارج از فوکوس بصورت مثلثی شکل دیده می شوند. دراین حالت، نقاط نورانی نزدیکتر به دوربین تا صفحه فوکوس بصورت مثلثهای سرپایین دیده می شوند، در حالی که نقاط روشن دورتر از صفحه فوکوس مثلثهای سربالا هستند. (دراین حالت دیافراگم روی لنز یک مثلث سربالا بوده است).
بنابر این بوکه تا حد زیادی به شکل دیافراگم بستگی دارد. بنابر این باید از مثلث برای ساخت دیافراگم پرهیز نماییم!
شکل 3
شکل 4- از این الگوی سیاه و سفید ساده برای تعیین بعضی از اثرات شکل دیافراگم بر روی تصاویر خارج از فوکوس استفاده شده است. دراین حالت از یک دیافراگم مثلثی سربالا و فیلم خیلی نزدیک به دوربین استفاده شده است.
دراینجا برای نشان دادن اثر شکل دیافراگم، از یک صفحه آزمایشی با الگوی سیاه و سفید نشان داده شده در شکل 3، با خطاهای فوکوس مختلف عکاسی نموده ایم. در شکل 4 یکی از نتایج این آزمایش با استفاده از دیافراگم مثلثی شکل نشان داده شده است. به تصاویر خارج از فوکوس مثلث در قسمت بالای راست تصویر توجه ویژه نمایید. در بالای تصویر مثلث هم جهت با دایره پراکندگی تقریبا شارپ دیده می شود. د رمورد مثلثی که خلاف جهت مثلث پراکندگی بوده، نتیجه جالبتر است. در مورد این مثلث یک شکل 6 وجهی دیده میشود با سه خط روشن در میان آن. موضوع جالب این است که این خطوط روشن واقعا وجود ندارند و تنها یک خطای دید می باشد! بااستفاده از یک ردیابی روشنایی بر روی این شکل 6 وجهی (شکل 5)، مشاهده می شود که این خطوط تنها گوشههای شکل هستند که در مرز میان تاریکی و روشنایی ثابت در میان شکل قرار دارند و خطای دید ما آنها را بصورت یک خط می بیند.
چیزی که این تصویر به ما می گوید این است که جزئیات بوکه به اثرات فیزیولوژیکی نطیر اثرات اپتیکی فیزیکی بستگی دارد. ممکن است این اثر یک خطای دید باشد، ولی به نظر واقعی می رسد و اثرات مربوطه در تصاویر مشاهده می شود، حتی اگر اندازه گیریهای فیزیکی این اثرات را نشان ندهد.
شکل 5- در اینجا بخشی از تصویر 4 – فقط تصویر مثلث - دیده میشود. در شکل 6 وجهی ایجاد شده به نظر می رسد سه خط سفید که از میان آن عبور میکند وجود دارد. یک خط چهارم را از میان شکل نزدیک ته آن عبور می دهیم و روشنایی شکل را در طی آن اندازه گیری میکنیم. این اندازه گیری در پایین شکل نشان داده شده است و به ما میگوید که این تصویر فقط دارای تغییرات روشنایی در لبه است و در میان آن روشنایی ثابتی دارد. در این اندازه گیری هیچ جهشی که نشان دهنده محل قرار گیری خطوط باشد دیده نمیشود. بنابر این این سه خط تنها یک خطای دید می باشد.
بوکه ( bokeh ) سبکی است که با مات نمودن پس زمینه و فوکوس بر روی شی یا فرد مورد نظر ، نورهای موجود در پس زمینه به شکل حباب های رنگی نمایان شود که باعث جذابیت بخشیدن به تصویر گرفته شده گردد.
و یابطور معمول و پیشفرض شکل بوکه دایره ای شکل است (زیرا شکل لنز دوربین شما دایره ایست). ولی شاید شما از خود بپرسید آیا میتوان شکل های دیگری را به عنوان بوکه در نظر گرفت؟ جواب : بله .برای ایجاد بوکه های متنوع مراحل و ابزار زیر نیاز است:
۱ – لنز دوربین(بهتر است دارای لنز باز باشد.)
2– کاغذ سیاه (CardBoard)
3 – چسب
۴ – تیغ کاتر
ابتدا بر روی کاغذ شکل مورد نظر خود را رسم کنید، سپس با تیغ آنرا خارج کنید. سپس کاغذ را به اندازه دهانه ی لنز دربیاورید و با باقی کاغذ های سیاه دور تا دور لنز را بپوشانید. در پایان باید لنز شما چیزی شبیه به این باشد با شکل های متفاوت.اکنون شروع به عکسبرداری کنید.
خیلی کوچک بودم، اولین خانواده ای که در محلمان تلفن خرید ما بودیم. --------------------------------- |
پرسیدم... ،
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با كمی مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
و بدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمانت را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ، در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .
پرسیدم ،
آخر .... ،
و او بدون اینكه متوجه سؤالم شود ، ادامه داد :
مهم این نیست که قشنگ باشی ... ،
قشنگ این است که مهم باشی ! حتی برای یک نفر .
كوچك باش و عاشق ... كه عشق ، خود میداند آئین بزرگ كردنت را ..
بگذارعشق خاصیت تو باشد ، نه رابطه خاص تو با کسی .
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن ..
داشتم به سخنانش فكر میكردم كه نفسی تازه كرد وادامه داد ... :
هر روز صبح در آفریقا ، آهویی از خواب بیدار میشود و برای زندگی كردن و امرار معاش در صحرا میچراید ،
آهو میداند كه باید از شیر سریعتر بدود ، در غیر اینصورت طعمه شیر خواهد شد ،
شیر نیز برای زندگی و امرار معاش در صحرا میگردد ، كه میداند باید از آهو سریعتر بدود ، تا گرسنه نماند .
مهم این نیست كه تو شیر باشی یا آهو ... ،
مهم اینست كه با طلوع آفتاب از خواب بر خیزی و برای زندگیت ، با تمام توان و با تمام وجود شروع به دویدن كنی ..
به خوبی پرسشم را پاسخ گفته بود ولی میخواستم باز هم ادامه دهد و باز هم به ...
كه چین از چروك پیشانیش باز كرد و با نگاهی به من اضافه كرد :
زلال باش ... ، زلال باش ..... ،
فرقی نمیكند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،
زلال كه باشی ، آسمان در توست .
۱. داشتن دوربین های گرانقیمت به معنی عکاسی حرفه ای نیست، با دوربین های معمولی نیز میتوانید تصاویر چشمنوازی را ثبت کنید.
۲.همیشه حالت ذخیره تصاویر را بر رویRAW قرار دهید.
۳.لنزهای پرایم به شما کمک میکند تا عکسهای بهتری بگیرید.
۴.ویرایش تصویر، خود هنر مجزا است.
۵.قانون یکسوم را همیشه رعایت کنید. چراکه عکسهای شما را بسیار جذابتر میکند.
۶.عکاسی ماکرو کار هر کسی نیست. پس اگر عکس ماکرو شما خیلی خوب از آب در نیامد ناامید نباشید.
۷.فیلترهایUV درست مثل در لنز میماند! از آنها پرهیز کنید.
۸.به جای آنکه وقت خود را در کلاسها و گروههای عکاسی تلف کنید، بهتر است دوربین به دست بگیرید و بزنید بیرون و شروع کنید به کسب تجربه.
۹.زیبایی را همیشه در لحظه ثبت کنید تا مورد تحسین قرار گیرید.
۱۰.فیلم های عکاسی (آنالوگ) بهتر از عکاسی دیجیتال نیست.
۱۱.عکاسی دیجیتال هم بهتر از فیلم های عکاسی (آنالوگ) نیست.
۱۲.هیچ دوربین یا لنز «جادویی» وجود ندارد.
۱۳.لنزهای بهتر و گرانقیمتتر لزوماً تصاویر بهتری به شما نمی دهند.
۱۴.کمتر به عکسهای سایرین نگاه کنید و زمان بیشتری را به عکاسی به سبک خود صرف نمایید.
۱۵.دوربین عکاسیDSLR خود را به مهمانی نبرید!
۱۶.خانمها یکی از عامل اصلی خراب کردن عکسها هستند!
۱۷.سیاه و سفید کردن عکسها به خودی خود تصویر شما را هنری نمی کند.
۱۸.اگر بگویید که عکسهایتان را با برنامه «فتوشاپ» تصحیح کردهاید، مردم آنها را کم اهمیت میپندارند. بهتر است به جای آن از عبارت «تاریکخانه دیجیتال» استفاده نمایید.
۱۹.لزومی ندارد از هر چیزی که میبینید عکس بگیرید.
۲۰.حداقل ۲نسخه پشتیبان از عکسهای خود داشته باشید. همانطور که میگویند در موقعیتهای جنگی ۲یعنی ۱و یک یعنی هیچ!
۲۱.بند گردن مخصوص دوربین خود را بیاندازید تا با خیال راحتتر آن را دست بگیرید.
۲۲.وقتی که میخواهید دکمه شاتر را بفشارید بهتر است قدری دیگر به سوژه نزدیک شوید.
۲۳.مثل آفتابپرست باشید و هرگاه که میخواهید عکس بگیرید و بخشی از آن شوید.
۲۴.گرفتن عکسهای لرزان به جذابیت تصاویر شما میافزاید.
۲۵.کمتر درباره جنبههای فنی دغدغه داشته باشید و بیشتر بر روی جنبههای زیبایی شناسی آنها تمرکز کنید.
۲۶.یک تکه چسب لنت مشکی بر روی لوگوی دوربین خود بزنید تا در موقع عکاسی حساسیت کمتری را برانگیزید.
۲۷.هر وقت در نور شدید روز عکاسی می کنید تا دو سوم (۳/۲) دیافراگم را بستهتر کنید.
۲۸.هر چه بیشتر عکاسی کنید در نهایت عکسهای بهتری خواهید گرفت.
۲۹.اینکه از یک موضوع واحد تصاویر متعددی را در زاویه و با سرعت و دیافراگمهای گوناگون بگیرید، نهراسید!
۳۰.تنها بهترین عکسهای خود را به دیگران نشان دهید.
۳۱.دوربینهای معمولی یکبار مصرف هم دوربین هستند.
۳۲.عضو یک گروه عکاسی آنلاین شوید.
۳۳.آثار دیگران را نقد کنید.
۳۴.پیش از آنکه عکسی را ثبت کنید بهتر است خوب فکر کنید.
۳۵.عکس خوب به توضیح احتیاج ندارد.
۳۶.الکل و عکاسی با هم جور در نمی آیند!
۳۷.از آثار دیگران الهام بگیرید اما آنها را کپی نکنید.
۳۸.عکسهای گرین دار (دون دون) هم زیباست.
۳۹.یک کوله پشتی مخصوص عکاسی بگیرید و دوربین و لنزهای خود را در آن قرار دهید. تا حمل و نقل آنها سادهتر گردد.
۴۰.سادگی کلید موفقیت است.
۴۱.عکاسی به معنی «نقاشی با نور است» تا میتوانید نور را به خوبی در آثار خود به کار گیرید.
۴۲.سبک عکاسی خود را یافته و از آن پیروی کنید.
۴۳.استفاده از یک صفحه نمایش ثانویه در کار با عکسها به شما کمک می کند.
۴۴.بهترین برنامه برای سیاه و سفید کردن تصاویرSilver EFEX pro است.
۴۵.دوربین خود را همیشه همراه داشته باشید. همیشه!
۴۶.اجازه ندهید که عکاسی سبکی برای لذت بردن از زندگی شود، همیشه آن را به عنوان فعالیتی جدی دنبال کنید.
۴۷.دوربین خود را نازپرورده نکنید، تا میتوانید از آن کار بکشید.
۴۸.عکسهای مستقیم بگیرید.
۴۹.با جدیت و اعتماد به نفس عکاسی کنید.
۵۰.عکاسی و غرور با هم سازگاری ندارند.
۵۱.عکسهای خوب خود را در اندازه بزرگ چاپ کنید.
۵۲.عکسهای خوب خود را به دوستان هدیه دهید.
۵۳.عکسهای خوب خود را به غریبهها هدیه دهید.
۵۴.یادتان نرود که عکسهایتان را قاب بگیرید.
۵۵.اگر پولتان نمیرسد میتوانید از چاپگر رنگی خانگی هم استفاده کنید.
۵۶.بیرون دوری بزنید و با دوستان عکسی به یادگار بیاندازید.
۵۷.عضو یکی از کلوپهای عکاسی شوید یا اینکه خودتان یک کلوپ راه بیاندازید.
۵۸.عکس بهترین هدیه است.
۵۹.عکاسی از غریبه ها جذاب است.
۶۰.نور یعنی عکس، هر چه نور بهتری داشته باشید عکس بهتری خواهید داشت.
۶۱.نور طبیعی بهترین نور است.
۶۲.دوربین ۳۵میلیمتری (فول فریم) بهترین گزینه برای عکاسی است.
۶۳.هر زمان که لازم است در عکاسی از حساسیت(ISO) بالاتر استفاده نمایید.
۶۴.نیازی نیست هر کجا که میروید با خود سه پایه ببرید، من اصلاً سه پایه ندارم!
۶۵.همیشهUnder اکسپوز بهتر ازOver اکسپوز است.
۶۶.عکاسی از افراد بیخانمان به بهانه جنبه هنری عکس، سوء استفاده از وضع آنهاست.
۶۷.همیشه در موقعیتهایی که انتظار ندارید، فرصتهای عکاسی خوبی خواهید یافت.
۶۸.عکسهایی که دارای جنبههای انسانی هستند، جذابترند.
۶۹.نمیتوان با کمک فتوشاپ از یک عکس بد، عکس خوبی ساخت!
۷۰.امروز روز، هر کسی برای خود عکاس است!
۷۱.نیازی نیست برای گرفتن عکس زیبا به پاریس سفر کنید، در همین حیاط پشتی خانه یا پارک سر خیابان هم موضوعات بسیار نابی خواهید یافت.
۷۲.عکاسی هنر است؛ و هر عکس گویا تر از هزاران کلمه.
۷۳.دوربین یک ابزار است نه یک اسباب بازی.
۷۴.از نقطه نظر هنری، عکاسی و نقاشی تفاوت زیادی با هم ندارند.
۷۵.عکاسی یک سرگرمی به حساب نمی آید؛ بلکه سبکی برای زندگی است.
۷۶.بیشتر عکاسی کنید و کمتر بهانه بگیرید.
۷۷.در عکاسی سبک خاص خود را داشته باشید و از دیگران به هیچ وجه تقلید نکنید.
۷۸.بهترین عکسها داستان و ماجرایی را در خود دارند.
۷۹.دوربینهایی که بدنه رنگی دارند بیشتر توجه دیگران را به خود جلب میکنند.
۸۰.هر چه با خود تجهیزات بیشتری همراه داشته باشید، عکس های کمتری گرفته و لذتی از عکاسی نخواهید برد.
۸۱.گرفتن پرتره خوب از خود، سهل ممتنع است.
۸۲.خنده همیشه باعث میشود تا شخصیت حقیقی سوژه ها تغییر کنند.
۸۳.در زمان عکاسی با محیط پیرامونی همراه شوید.
۸۴.بعد از مدتی، عکاسی از منظره دیگر لطفی نخواهد داشت.
۸۵.در زمان عکاسی از کاری که میکنید لذت ببرید.
۸۶.هرگز تصاویر خود را پاک نکنید.
۸۷.زمانی که از افراد یا مکانها عکاسی می کنید؛ به آنها احترام بگذارید.
۸۸.وقتی در خیابان از مردم عکس می گیرید؛ بهتر است به جای استفاده از لنز تله از لنز واید کمک بگیرید.
۸۹.سفر و عکاسی دو یار جدا ناشدنی هستند.
۹۰.نحوه کار با هیستوگرام و خواندن آن را فراگیرید.
۹۱.یک عکس با نویز زیاد بهتر از عکسی محو است.
۹۲.از عکاسی در باران نهراسید.
۹۳.به جای تلاش برای به ثبت رساندن بهترین عکس ممکن، بیاموزید که در لحظه لذت ببرید.
۹۴.هرگز با شکم گرسنه عکاسی نکنید.
۹۵.به مرور وقتی به عکسهایی که گرفتید نگاه می کنید، جنبههای شخصیتی بیشتری از خود را خواهید یافت و به خود شناسی میرسید.
۹۶.دیدگاه عکاسانه خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.
۹۷.هرگز از عکاسی باز نایستید.
۹۸.عکاسی با عکس گرفتن فرقی عمده دارد؛ با عکاسی هر تصویر، فلسفه غنی را به آن سنجاق میزنیم.
۹۹.تک تک لحظههای به یادماندنی را ثبت و ضبط کنید.
۱۰۰.یک لیست بلندبالای اینچنینی برای خود بنویسید!
منبع:زومیت
این فوق نابغه كره ای در سال 1962 به دنیا آمد و در حال حاضر باهوش ترین فرد دنیا محسوب می شود. او در چهار سالگی می توانست زبانهای ژاپنی، كره ای، آلمانی و انگلیسی را بخواند. در پنج سالگی سخت ترین مسئله های دیفرانسیل و انتگرال را حل میكرد و بهره هوشی بسیار بالا یعنی بالای 210 داشت. كیم از 3 تا 6 سالگی دانشجوی افتخاری دانشگاه هانگ یانگ بود و در 7 سالگی به ناسا دعوت شد. او در پانزده سالگی دكترای خود را گرفت.
در جنوب ایران در مرز استانهای فارس و بوشهر و اطراف شهرستان تنگ ارم ، مقبره ای وجود دارد به اسم گور دختر منتسب به خواهر بزرگ یا مادر کورش بزرگ ! مسلما قدمت این بنا در حدود 2500 سال می باشد و شباهت بسیار زیادی به مقبره پاسارگاد دارد
گور دختر در سال ۱۳۷۶ با شماره ۱۸۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده
در نیویورک، در ضیافت شامی که مربوط به جمع آوری کمک مالی برای مدرسه مربوط به بچه های دارای ناتوانی ذهنی بود، پدر یکی از این بچه ها نطقی کرد که هرگز برای شنوندگان آن فراموش نمیشود...او با گریه گفت: کمال در بچه من "شایا" کجاست؟ هر چیزی که خدا می آفریند کامل است. اما بچه من نمی تونه چیزهایی رو بفهمه که بقیه بچه ها می تونند. بچه من نمی تونه چهره ها و چیزهایی رو که دیده مثل بقیه بچه ها بیاد بیاره. کمال خدا در مورد شایا کجاست ؟! افرادی که در جمع بودند شوکه و اندوهگین شدند...پدر شایا ادامه داد: به اعتقاد من هنگامی که خدا بچه ای شبیه شایا را به دنیا می آورد، کمال اون بچه رو در روشی میگذارد که دیگران با اون رفتار میکنند.و سپس داستان زیر را درباره شایا گفت:یک روز که شایا و پدرش در پارکی قدم میزدند تعدادی بچه را دید که بیسبال بازی میکردند. شایا پرسید: بابا به نظرت اونا منو بازی میدن...؟! پدر شایا میدونست که پسرش بازی بلد نیست و احتمالاً بچه ها اونو تو تیمشون نمیخوان، اما او فهمید که اگه پسرش برای بازی پذیرفته بشه، حس یکی بودن با اون بچه ها میکنه. پس به یکی از بچه ها نزدیک شد و پرسید: آیا شایا میتونه بازی کنه؟! اون بچه به هم تیمی هاش نگاه کرد که نظر آنها رو بخواهد ولی جوابی نگرفت و خودش گفت: ما 6 امتیاز عقب هستیم و بازی در راند 9 است. فکر میکنم اون بتونه در تیم ما باشه و ما تلاش میکنیم اونو در راند 9 بازی بدیم...درنهایت تعجب، چوب بیسبال رو به شایا دادند! همه میدونستند که این غیر ممکنه زیرا شایا حتی بلد نیست که چطوری چوب رو بگیره! اما همین که شایا برای زدن ضربه رفت، توپ گیر چند قدمی نزدیک شد تا توپ رو خیلی آروم بیاندازه که شایا حداقل بتونه ضربه آرومی بزنه... اولین توپ که پرتاب شد، شایا ناشیانه زد و از دست داد! یکی از هم تیمی های شایا نزدیک شد و دوتایی چوب رو گرفتند و روبروی پرتاب کن ایستادند. توپگیر دوباره چند قدمی جلو آمد و آروم توپ رو انداخت. شایا و هم تیمیش ضربه آرومی زدند و توپ نزدیک توپگیر افتاد، توپگیر توپ رو برداشت و میتونست به اولین نفر تیمش بده و شایا باید بیرون میرفت و بازی تمام میشد... اما بجای اینکار، اون توپ رو جایی دور از نفر اول تیمش انداخت و همه داد زدند: شایا، برو به خط اول، برو به خط اول!!!تا به حال شایا به خط اول ندویده بود! شایا هیجان زده و با شوق خط عرضی رو با شتاب دوید. وقتی که شایا به خط اول رسید، بازیکنی که اونجا بود میتونست توپ رو جایی پرتاب کنه که امتیاز بگیره و شایا از زمین بره بیرون، ولی فهمید که چرا توپگیر توپ رو اونجا انداخته! توپ رو بلند اونور خط سوم پرت کرد و همه داد زدند: بدو به خط 2، بدو به خط 2!!!شایا بسمت خط دوم دوید. دراین هنگام بقیه بچه ها در خط خانه هیجان زده و مشتاق حلقه زده بودند. همینکه شایا به خط دوم رسید، همه داد زدند: برو به 3!!! وقتی به 3 رسید، افراد هر دو تیم دنبالش دویدند و فریاد زدند: شایا، برو به خط خانه...!شایا به خط خانه دوید و همه 18 بازیکن شایا رو مثل یک قهرمان رو دوششان گرفتنند مانند اینکه اون یک ضربه خیلی عالی زده و کل تیم برنده شده باشه...پدر شایا درحالیکه اشک در چشمهایش بود گفت:اون 18 پسر به کمال رسیدند...این روتعمیم بدیم به خودمون و همه کسانی که باهاشون زندگی می کنیمهیچکدوم ما کامل نیستیم و جایی از وجودمون ناتوانی هایی داریماطرافیان ما هم همینطورندپس بیاید با آرامش از ناتوانی های اطرافیانمون بگذریم و همدیگر رو به خاطر نقص هامون خرد نکنیمبلکه با عشق، هم خودمون رو به سمت بزرگی و کمال ببریم و هم اطرافیانمون روآسمان فرصت پرواز بلندی استقصه این است چه اندازه کبوتر باشی