حافظ گشوده ام و چه زیباست فال تو،
حتما قشنگ میشود امسال حال تو،
با این زبان فاخر و ایرانی اصیل،
فرخنده باد روز و شب و ماه و سال تو.
(عید بر شما مبارکباد)
لحظه سال تحویل سال 1391 هجری شمسی،
ساعت 8:44:27 روز سه شنبه 1 فروردین،
مطابق 27 ربیع الثانی 1433 هجری قمری،
و 20 مارس 2012 میلادی.
یل گیتس در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵ متولد شد و در کنار دو خواهرش در سیاتلرشد کرد. گیتس در خانوادهای به دنیا آمد که از تاریخی غنی در تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشار بود. پدرش ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتلبود و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیأت مدیرهی یونایتد وی اینترنشنال (United Way International) بود که در امور خیره نیز فعالیت داشت.گیتس در مدرسهی لیک سایدشروع به تحصیل کرد. سپس به علاقه خود به نرمافزار پی برد و برنامهنویسیرا در سن ۱۳ سالگی شروع کرد. در همین جا بود که هستهی اولیهی مایکروسافتشکل گرفت.در بهار سال ۱۹۶۸میلادی مدرسه تصمیم گرفت که دانش آموزان را با پدیدهای جدید که به تازهگی در دنیا شکل گرفتهبود یعنی کامپیوترآشنا کند.کامپیوترها هنوز بزرگتر و گرانتر از آن بودند که مدرسه بتواند خریداری کند. به همین منظور مدرسه صندوقی را برپا کرد و اعلام کرد که برای اجارهی یک سال کامپیوتر PDP-10 ساخت شرکت DEC، کمک کنید. پول زیادی بیشتر از هزینهی اجاره یک سال جمعشد. اما مدرسه، جذابیت این غول الکترونیکی را برای شاگردان دست کم گرفته بود.این شاگردان، بیل گیتس، پل آلنکه دو سال از گیتس بزرگتر بود و چند تای دیگر از دوستان بودند که همگی در حال حاضر از برنامهنویسان ارشد مایکروسافتهستند.در سال ۱۹۷۳گیتس وارد دانشگاه هارواردشد و با استیو بالمرمدیر اجرایی حال حاضر مایکروسافت آشناشد. در هارواردگیتس نسخهای از زبان برنامهنویسی بیسیکرا برای اولین میکروکامپیوترنوشت.در سال دوم دانشگاه را رهاکرد تا تمام انرژی خود را صرف مایکروسافتکند. شرکتی که او در سال ۱۹۷۵با دوست دوران کودکی خود پل آلنآغاز کردهبود بر این باور استوار بود که کامپیوتربه وسیلهای ارزشمند بر روی هر میزی و در هر خانهای تبدیل خواهد شد. آنها شروع به ساخت نرمافزار برای کامپیوترهای خانگی کردند. افق دید گیتس برای محاسبات شخصی محور موفقیتهای شرکت مایکروسافتشد.با مدیریت بیل گیتس، مأموریت گیتس برای گسترش نرمافزار و آسانتر شدن آن و کم هزینهتر و دلپذیر شدن آن برای استفاده کنندگان کامپیوتر به پیشرفت خود ادامه داد. کمپانی به اهداف بلند مدت میاندیشید و در سال ۲۰۰۵در آمدی نزدیک به ۶.۲ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کردهاست.در سال ۱۹۹۹، گیتس کتاب «Business @ the Speed of Thought» را نوشت، کتابی که نشان میدهد کامپیوتر چگونه میتواند در تجارت و کسب و کار مشکلات کاربران را حل کند. این کتاب به ۲۵ زبان ترجمه شدهاست و در بیش از ۶۰ کشور موجود میباشد. این کتاب در لیست پرفروشترین کتابها در روزنامهی نیویورک تایمز، یو اس ای تودی، وال استریت ژورنالو فروشگاه اینترنتی آمازونقرارگرفت. کتاب پیشین گیتس به نام «The Road Ahead» که در سال ۱۹۹۵مننتشر شده بود برای ۷ هفته متوالی حائز رتبهی اول در روزنامه نیویورک تایمزشد.بیل گیتس در ژانویه ۱۹۹۴ میلادی با خانم ملیندا فرنچاز کارمندان مایکروسافتازدواج کرد. ملیندا اهل دالاسدر ایالت تگزاسآمریکا است. این زوج دارای سه فرزند به نامهای جنیفر کاترین گیتس (۱۹۹۶ میلادی)، روری جان گیتس (۱۹۹۹ میلادی) و فوب ادل گیتس (۲۰۰۲ میلادی) هستند.خانه بیل گیتسیکی از مدرنترین و گرانترین خانههای جهان بوده که در کنار تپه میباشد و منظرهای رو به دریاچه واشنگتندر مدیناواقع در واشنگتندارد. بر طبق برآورد مجموعه خانه و زمینش معادل ۱۲۵ میلیون دلار ارزش دارد و مالیات آن در حدود ۱ میلیون دلار در سال میباشد. همچنین در بین داراییهای بیل گیتس، مجموعهای از نوشتههای لئوناردو داوینچیموجود میباشد که او در سال ۲۰۰۴ به مبلغ ۳۰.۸ میلیون دلار در یک حراجی خریداری کردهاست.آدرس ایمیل بیل گیتس بطور گستردهای در دنیا پخش شدهاست و در حدود ۴ میلیون ایمیل در سال ۲۰۰۴ دریافت کردهاست که بیشتر آنها اسپممیباشند. به گفته او در بین ایمیلهای دریافتی تعداد زیادی مربوط به پیشنهادهایی برای پولدار شدن میباشد که اگر آزاردهنده نباشند حداقل خندهدار است.
بنیاد بیل و ملیندا گیتس:
گیتس تمام منافع حاصل از دو کتاب خود را به موسسات غیر انتفاعی که استفاده از تکنولوژی در آموزش و افزایش مهارتها را حمایت میکردند اختصاص دادهاست. بشر دوستی در نزد گیتس از اهمیت بالایی برخوردار است. او و همسرش ملیندا، موسسه خیریهای را با سرمایه ۲۸.۸ میلیارد دلار ایجاد کردند تا فعالیتهای بشردوستانه را در زمینههای بهداشت جهانی و آموزش حمایت کنند با این امید که در قرن بیست و یکمتمام مردم دنیا به آموزش و بهداشت دسترسی داشته باشند. این موسسه مبلغ ۳.۶ میلیارد دلار به بهداشت جهانی، ۲میلیارد دلار به توسعه آموزش درمناطقی که سطح درآمد مردم پایین میباشد اهدا کرده است که در آمریکاو کانادابه صورت اهدا کامپیوتر و دسترسی به اینترنت برای همگان در کتابخانههای عمومی بوده است.
مایکروسافت:
شرکت مایکروسافتدرآمدی معادل ۳۹.۷۹ میلیارد دلار در پایان سال مالی ۲۰۰۵ داشتهاست و در حدود ۶۱ هزار نفر کارمند در بیشتر از ۱۰۲ کشور جهان دارد. در پانزدهم جون سال ۲۰۰۶ شرکت مایکروسافتاعلام کرد که در ماه جولای ۲۰۰۸ بیل گیتس از کار روزمره شرکت به منظور صرف زمان بیشتر در کار سلامت جهانی و آموزش در بنیاد بیل و ملیندا گیتسکنار خواهد رفت. بعد از ماه جولای ۲۰۰۸ بیل دوباره بهعنوان مدیر شرکت مایکروسافتو مشاور پروژههای توسعه کلیدی مایکروسافت باز خواهد گشت. دو سال فرصت لازم برای جابجایی تضمینی بر جابجایی آرام و با برنامهای در وظایف روزانه بیل گیتس خواهد بود.در ماه جون ۲۰۰۶، ری اوزی در شغل سابق گیتس بهعنوان مدیر طراح نرمافزار برگزیده شد و در کنار گیتس مشغول به کار در زمینه معماری تکنیکی و مسئول محصولات حذف شده شد. کرگ موندی بهعنوان مدیر تحقیقات و مسئول برنامه ریزی در شرکت مایکروسافت برگزیده شد و در کنار بیل گیتس کار میکند. مقاله در ترکیبیات:
بیل گیتس در ترکیبیات و علوم کامپیوتر نظری کار کرده است و چنانچه در ریاضیات بود ممکن بود محقق سرشناسی در ترکیبیات و علوم کامپیوتر نظری شود. به گفتهی لایوش (Lajos) مقاله زیر نوشته منسوب به بیل گیتس است که در آن نا مساوی ای اثبات شده و هنوز تنها کار در آن زمینه (برای مرتب سازی پنکی است.) بیل گیتس و پاپادیمیتریو کرانهای بالا و پایین مورد نظر را در حدی بهبود بخشیده اند که در حال حاضر هم بهترین کرانها هستند : (منبع: خبرنامهی مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات شمارهی 41
در ۱۹۸۳ بیل گیتس یار قدیمیاش در مایکروسافت را از دست داد. پل آلن در آن سال به سرطان مبتلا شده بود، اما یک سال بعد که به خاطر معالجات و مراقبتهای شدید حالش بهتر شده بود، از مایکروسافت استعفا داد. از آن سال به بعد مایکروسافت فقط بر بیل گیتس متکی بود.
در ۱۹۸۵ مایکروسافت اولین سیستم عامل ویندوز را روانه بازار کرد. ویندوز بسیار شبیه سیستم عاملی بود که اپل دو سال قبل از آن برای رایانههای مکینتاش خود طراحی کرده بود. در همان زمان گیتس به اپل توصیه کرده بود حق امتیاز آن را برای خود ثبت کند. اما آنها توصیه او را نادیده گرفتند و بیشتر علاقهمند به تولید سخت افزار بودند. دو سال بعد گیتس از این کوتاهی اپل استفاده کرد و سیستم عامل ویندوز را روانه بازار کرد. انتشار ویندوز خشم اپل را برانگیخت و مایکروسافت را به دادگاه کشاند. اما در نهایت مایکروسافت برنده شد، چون دادگاه استدلال کرد که این دو سیستم عامل اگرچه شباهت زیادی به هم دارند، اما کاربریهای فردی آنها بسیار متفاوت از هم است.
در ۱۹۸۶ بیل گیتس سهام عمومی مایکروسافت را در بورس عرضه کرد. مایکروسافت در آن زمان ۲۴۱۷ سهم داشت که ۴۵ درصد آن در اختیار خود گیتس بود. سهم بیل گیتس از درآمد ۵۲۰ میلیون دلاری شرکت در آن زمان ۲۳۴ میلیون دلار بود. این درآمد بیل گیتس ۳۱ ساله را به یکی از ثروتمندترینها در جهان تبدیل کرد. افزایش ارزش سهام مایکروسافت وی را در ۱۹۸۷ میلیاردر کرد. از آن زمان به بعد نام بیل گیتس همیشه در راس فهرست ۴۰۰ ثروتمند جهان قرار دارد. در ۱۹۹۹ ثروت او به ۱۰۱ میلیارد دلار رسید. اما این مبالغ کلان به هیچ وجه طبع رقابتجوی او را ارضا نکرد و باعث نشد خیال او از جانب مایکروسافت آسوده باشد.
تعداد امتحانات: 7
(MCSEon windows 2003 ) برای متخصصين تكنولوژی اطلاعاتی است ( IT ) كه به طور ايده آل در محيطهای شبكه پيچيده كامپيوتری با اندازه متوسط تا بزرگ مشغول به كار می باشند.افراد داوطلب دريافت اين گواهينامه بايد در مجموع هفت امتحان شامل پنج آزمون اصلی ( Core ) و دو امتحان انتخابی ( Elective ) را با موفقيت پشت سر بگذارند
مدرک MCSE دارای دو گرايش زير می باشد:
- نگرش بلندمدت
- جهتدهي به نتايج
- كار گروهي و تلاش همه جانبه فردي
- دلبستگي به فرآوردههاي خود و مشتريان و
- گرفتن واكنش مشتري به طور پيوسته.
اصول و مبانی کار آفرینی
کارآفرین کیست؟
اصطلاح کارآفرین در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار ژوزف شومپیتر به کار برده، این اقتصاد دان که او را پدر علم کارآفرینی مینامند، بر این باور بود که رشد و توسعه اقتصادی در یک نظام اقتصادی در یک نظام زمانی میسر خواهد بود که افرادی در بین سایر آحاد جامعه با خطر پذیری اقدام به نوآوری کرده و با این کار روش ها و راهحلهای جدید جایگزین راهکارهای ناکارآمد و کهن قبلی شود.
واژه کارآفرین در بردارنده معنای موقعیت است این واژه به معنای محصولات، ابداعات، کیفیت و خدمات نوین است. در درون یک شرکت این واژه به معنای نوع خاصی از روحیه، سرزندگی و فضیلت است. این واژه به اشخاص پر ارادهای اطلاق میشود که اراده، خلاقیت، پایداری و موفقیت اجتناب ناپذیرشان، آنها را به رهبران و قهرمانان روز تبدیل میکنند.
پیتر دراکر: معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایهی خود شروع کند. کارآفرین ارزشها را تغییر میدهد و ماهیت آنها را دچار تحول مینماید و مخاطرهپذیر است و به درستی تصمیمگیری میکند و برای فعالیت خود به سرمایه نیاز دارد ولی هیچگاه سرمایهگذار نیست و همیشه به دنبال تغییر است و فرصتها را می شناسد و از آنها استفاده مطلوب میکند. از نظر اقتصاددانان کارآفرین کسی است که ارزش افزوده ایجاد مینماید یعنی با زمان و انرژی لازم سرمایهها را به گونهای به کار گیرد که ارزش آنها و یا محصولات به دست آمده نسبت به حالت اولیهاش افزایش یابد.
انواع کارآفرینی:
فردی: 1- مستقل 2- سازمانی
گروهی :1- شرکتی 2- اجتماعی
کارآفرینی مستقل:
فرآیندی است که از ایده اولیه تا ارائهی محصول خود به جامعه کلیهی فعالیتهای کارآفرینانه را با ایجاد یک بنگاه اقتصادی جدید به طور مستقل طی مینماید.
کارآفرینی سازمانی:
فرآیندی است که کارآفرین تحت حمایت یک سازمان فعالیتهای کارآفرینی خود را به ثمر میرساند.
کارآفرینی شرکتی:
فرآیندی است که یک شرکت طی میکند تا همهی افراد آن را به کارآفرینی تشویق شده و تمام فعالیتهای کارآفرینانه فردی و گروهی به طور مستمر سریع و راحت در شرکت انجام پذیرد. در این فرآیند هر یک از کارکنان در نقش کارآفرین انجام وظیفه میکنند.
کار آفرینی اجتماعی:
کارآفرینی اجتماعی یک زمینه نوظهوری است که شامل سازمانهای غیرانتفاعی است که این سازمنانها افراد را در شروع کسب و کارهای انتقادی یاری میدهد سازمانهای غیرانتقادی که برای ایجاد نقدینگی برای برنامههایشان ارزش اقتصادی ایجاد میکنند از منبع در دسترس به گونهای خلاقانه برای موضوعات اجتماعی استفاده میکنند.
ویژگیهای کارآفرینان:
کارآفرینان کسانی هستند که تفاوت ایجاد میکنند در واقع آنها به طور خلاقانه فرصتهایی را برای کسب و کار ایجاد مینمایند.
کارآفرینی تشخیص و استفاده مطلوب از فرصتها میباشد.
کارآفرینان با هدف دستیابی به منافع مورد نیاز برای استفاده از فرصتها به شدت تلاش میکنند.
کارآفرینان از طریق ارائه محصولات و خدمات به شیوهی جدید ارزش ایجاد میکنند.
کارآفرینان ایجاد کننده شبکههای مطلوب منابع و امکانات مالی و ابتکارات مختلف است.
کارآفرینان از چگونگی و چرای فرصتها و جایگاه خود شناخت دقیق دارند.
کارافرینان خود سرمایه ایجاد میکنند این سرمایه به شکلهای مختلفی نظیر سرمایهی مالی و اجتماعی و هنری میباشد.
کارآفرینان خطر پذیراند و توانایی اداره ریسکهای مختلف را دارند.
کارآفرینان در مقابل سختیها و مشکلات خویشتندار و مقاوم هستند.
کارآفرینی مستلزم خلاقیت و نوآوری است.
کارآفرینان مسئولیتپذیر، استقلال طلب، پرتلاش، کاردان بصیرت، خلاق، هدفگرا، دستاوردگرا و دارای اعتماد به نفس بالا هستند.
رویکرد رفتاری کارآفرینان:
از موقعیتهای اقتصادی استفاده میکند:
زمانی که همه در محیط اطراف خود تناقض، هرج و مرج، نابسامانی میبینند فقط کارآفرین است که میتوانند قاطعانه نسبت به موقعیتهای محیط عکسالعمل مناسب نشان داده از فرصتها استفاده کند یا حتی تهدیدها را به فرصت تبدیل کرده و به نفع خود جامعه از آن بهرهبرداری نماید و کارآفرین است که از فرصتها و موقعیتها به نحو مطلوب استفاده کرده و آن را به یک موقعیت اقتصادی تبدیل میکنند.
تصمیم گیری:
کارآفرین سعی میکند با تصمیمات مناسب و به موقع عوامل مثبت را افزایش داده و از تأثیر عوامل منفی جلوگیری نماید و برای مشکلات و مسائل غیر قابل پیشبینی راهحلهای مناسب ارائه دهد.
سرمایه را جذب میکند و آن را افزایش میدهد:
بسیاری از مردم به خاطر نداشتن سرمایه نمیتوانند کاری را شروع کنند و این تصور در ذهن مردم وجود دارد که افرادی که موفق شدهاند و هماکنون کارآفرین هستند در ابتدا سرمایهی بسیاری داشتهاند و آنها را سرمایهدار فرض میکنند حال آن که کارآفرین همواره سرمایهگذار نیست و نداشتن سرمایه هرگز مانع پیشروی او نمیشود زیرا کارآفرین مهارت خوبی در جلب نظر سرمایه داران دارد او با ارائه طرح خود به صورت منظم و مکتوب و شفاف در ذهن سرمایهگذار ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهد و سود آن را مشخص میکند و با این کار توجه سرمایهدار را جلب نموده و منابع مالی مورد نظر خود را تأمین مینماید و با ارائه محصول خود به جامعه هم تولید سرمایه میکند و هم از راکد ماندن سرمایهی دیگران جلوگیری مینماید . طرحی که کارآفرین به سرمایه گذاران دولتی و یا خصوصی ارائه میدهد طرح تجاری نام دارد.
برای آینده برنامهریزی میکند:
رفتار کارآفرینان هدفمند بوده و توان زیادی را برای رسیدن به آن هدف صرف مینمایند. کارآفرینان میدانند به کجا میخواهند بروند. آنها تصور و دیدگاهی از آینده سازمان خود دارند. البته بسیاری از اوقات این تصور از ابتدا وجود ندارد و طی زمان شکل میگیرد که شاید کارآفرین مجبور به برنامه ریزی کوتاه مدت و مقطعی باشد ولی داشتن چنین دیدگاهی میتواند این برنامههای کوتاه مدت را در یک جهت برای رسیدن به هدف آرمانی کارآفرین هماهنگ نماید.
تولیدات خود را با سود میفروشند:
اگر چه سود تنها عامل انگیزه برای شروع یک کسب و کار نمیباشد اما یکی از شاخصهای تعیین کننده در چگونگی اداره یک شغل میباشد سود نشان دهنده پذیرش یا عدم پذیرش محصول در بازار است سود کم کارآفرین را مجبور میکند تا در مورد تولید محصول مناسب برای افراد مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب تحقیق کند. سود نشاندهندهی حرکت در مسیر صحیح است و معمولاً کارآفرین را به ادامه راه تشویق میکند. بنابراین سود میتواند تراز خوبی باشد برای نشان دادن این که کسب و کار تا چه حد به موفقیت و شکست نزدیک شده است.
تأثیرات اقتصادی و اجتماعی کارآفرینان:
زمانی که کارآفرینی به عنوان یک شیوهی زندگی توسط اکثریت افراد یک جامعه پذیرفته شود آن جامعه بسیار سریع توسعه مییابد و کارآفرینان در اجتماع سپس پویایی و افزایش بهره وری شده و در سطح اجتماعی ارزش کار را افزایش میدهند و روحیهی سعی و تلاش را در بدنهی جامعه بالا میبرند و کارآفرینان سپس تشویق جامعه به کارهای خلاق و کارآفرینانه میشود و رشد و بالندگی جامعه را به همراه دارد. کار آفرینان در موارد زیر نقش مهمی دارند:
اشتغال، انتقال تکنولوژی، بهبود کیفیت زندگی، نوآوری و انعطاف محیط، تولید رفاه و ثروت و سرمایه، تحریک و تشویق حس رقابت، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری و تولید، شناخت و ایجاد و گسترش بازارهای جدید، کشف منابع جدید و سازماندهی و استفادهی اثر بخش از آنها، رفع خلل و شکافها و تنگناهای بازار و اجتماع و توضیع مناسب درآمد.
عوامل موثر بر کارآفرینی:
شرایط اقتصادی و بازاری که شامل: منابع مالی، نیروی کار، تسهیلات فیزیکی، زیر ساخت اقتصادی، خدمات تخصصی است.
ساختار و پویای صنعت که شامل: اندازه بازار، رشد بازار، ساختار بازار و صنعت، تمرکز جغرافیایی است.
چهار چوب قانون و مقررات که شامل: سیستم مالی، سیستم حقوقی، سیاستهای حماسی است.
سرمایهی اجتماعی که شامل: سلسه مراتب اجتماعی، فرهنگ، شبکه کارآفرینی، سیستم آموزشی است.
جنبههای فردی مربوط به کارآفرین که شامل: تجربهی کاری، تحصیلات، ظرفیت کارآفرینی، دارایی است.
منبع
می گذشت از توی کوچه دوره گرد
« دوره گردم کهنه قالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
دست دوم جنس عالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم »
اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی زد و بغضش شکست
« اول سال است ؛ نان در سفره نیست
ای خدا شکرت ولی این زندگیست ؟ »
اتفاقا مادرم هم روزه بود
دست خوش رنگش ترک برداشته
سوختم دیدم که بابا پیر بود
بدتر از آن خواهرم دلگیر بود
مشکل ما درد نان تنها نبود
شاید آن لحظه خدا با ما نبود
باز آواز درشت دوره گرد
رشته ی اندیشه ام را پاره کرد
« دوره گردم کهنه قالی میخرم
کاسه و ظرف سفالی میخرم
دست دوم جنس عالی میخرم
گر نداری کوزه خالی میخرم »
خواهرم بی روسری بیرون دوید
آی آقا! سفره خالی می خرید ؟ .
*(عید نوروز)*
"روزی که فریدون بیوراسپ را زندانی ساخت نیمه مهرماه بود از این رو مهرگان نامیده شد،از این رو نوروز را جمشید پایه گذاری کرد و مهرگان را فریدون و نوروز 2500سال از مهرگان کهن تر است.
"در اول فروردین; آفتاب به نقطه حمل میرسد یعنی روز و شب با هم برابر میشوند که به آن نوروز کوچک و عامه میگویند،در این روز خداوند عالم را آفرید،روز ششم فروردین نوروز بزرگ است،خدا با آفرینش مشتری از آفرینش عالم آسوده میشود و حکم میشود که سیر و دور در آیند و آدم علیه السلام در این روز خلق میگردد.
"سبزه; نمادی است ازنهضت کشاورزی و دامپروری که زرتشت پا نهاد.
"جامه نو ;از زمان آریاییها بوده لباسهای کهنه زمستانی پوست ببر را از تن میکندند و لباسه نوی بهاری از پوست سنجاب،قاقم،روباه میپوشیدند.چرا که هوشنگ پوشاک رابه آریاییان آموخته بود.
"شام نوروز; یا رشته پلو است به معنای آنکه رشته کار آدم باز شود یا سبزی پلو باماهی وکوکو به این معنا که دیگر نگوییم کو؟کو؟
"سفره نوروزی;
عدد هفت از یکطرف به معنای اهورامزدا و شش فرشته دیگر است،از سوی دیگر قداست دارد ،در نجوم خانه آرزوهاست .آسمان هفت طبقه ،زمین هفت طبقه،هفت فرشته موکل،هفت سوره و آیه،زرتشتیان اکنون به یاد 21کتاب اوستا سر سفره هفت نوع گیاه وسبزه،7نوع شیرینی ونقل و میوه خشک و7نوع میوه تازه میگذارند.
سین; اصالت ندارد و میتواند هر یک از حروف الفبا باشد مثل شین ;شکر،شربت،شیرینی و.....
"آینه; نشان جهان بی پایان است که بارگه یزدان در آن است.
شمع; به تعداد افراد خانواده افروزند که شعله فروغ ایزدی است.
تخم مرغ; نشان از تخمه و تبار است.
گندم; نشان از رزق و روزی و بنیان ایرانی است.
نان; نشان از برکت است.
جام آب; نشان آناهیتا فرشته آب و باران،نماد باروری زمین و مظهر زایندگی است،گاهی برگ انار یا نارنج در آن میندازند که مظهر شناوری زمین در کیهان است.
ماهی; نشان روزی حلال است.
قرآن و اسپند; نشان ایزدان و فرشتگان و امشا سپندان است.
;گل نرگس،گل سنبل ،سکه،شرینی و آجیل برای پذیرائی از مهمانها..
"دعای تحویل سال نو;
ای دگرگون کننده دلها و دیده ها
ای گرداننده شب و روز
ای دگرگون ساز نیرو و حال ها
حال ما را به بهترین حال بگردان.
"هدیه نوروز.
"دید و بازدید.
"بازیهای نوروز; فال کوزه،گردو بازی، تیله بازی،شاه و وزیر،درنا بازی،تخم مرغ بازی
در زمان تدریس در دانشگاه پرینستون دکتر حسابی تصمیم می گیرند سفره ی هفت
سینی برای انیشتین و جمعی از بزرگترین دانشمندان دنیا از جمله "بور"،
"فرمی"، "شوریندگر" و "دیراگ" و دیگر استادان دانشگاه بچینند و ایشان را
برای سال نو دعوت کنند. آقای دکتر خودشان کارتهای دعوت را طراحی می کنند
و حاشیه ی آن را با گل های نیلوفر که زیر ستون های تخت جمشید هست تزئین
می کنند و منشا و مفهوم این گلها را هم توضیح می دهند. چون می دانستند
وقتی ریشه مشخص شود برای طرف مقابل دلدادگی ایجاد می کند. دکتر می گفت: "
برای همه کارت دعوت فرستادم و چون می دانستم انیشتین بدون ویالونش جایی
نمی رود تاکید کردم که سازش را هم با خود بیاورد. همه سر وقت آمدند اما
انیشتین 20دقیقه دیرتر آمد و گفت چون خواهرم را خیلی دوست دارم خواستم او
هم جشن سال نو ایرانیان را ببیند. من فورا یک شمع به شمع های روشن اضافه
کردم و برای انیشتین توضیح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضای
خانواده شمع روشن می کنیم و این شمع را هم برای خواهر شما اضافه کردم. به
هر حال بعد از یک سری صحبت های عمومی انیشتین از من خواست که با دمیدن و
خاموش کردن شمع ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم : ایرانی ها در
طول تمدن 10هزار ساله شان حرمت نور و روشنایی را نگه داشته اند و از آن
پاسداری کرده اند. برای ما ایرانی ها شمع نماد زندگیست و ما معتقدیم که
زندگی در دست خداست و تنها او می تواند این شعله را خاموش کند یا روشن
نگه دارد."
آقای دکتر می خواست اتصال به این تمدن را حفظ کند و می گفت بعدها انیشتین
به من گفت: " وقتی برمی گشتیم به خواهرم گفتم حالا می فهمم معنی یک
تمدن 10هزارساله چیست. ما برای کریسمس به جنگل می رویم درخت قطع می کنیم
و بعد با گلهای مصنوعی آن را زینت می دهیم اما وقتی از جشن سال نو ایرانی
ها برمی گردیم همه درختها سبزند و در کنار خیابان گل و سبزه روییده است."
بالاخره آقای دکتر جشن نوروز را با خواندن دعای تحویل سال آغاز می کنند و
بعد این دعا را تحلیل و تفسیر می کنند. به گفته ی ایشان همه در آن جلسه
از معانی این دعا و معانی ارزشمندی که در تعالیم مذهبی ماست شگفت زده شده
بودند. بعد با شیرینی های محلی از مهمانان پذیرایی می کنند و کوک ویلون
انیشتین را عوض می کنند و یک آهنگ ایرانی می نوازند. همه از این آوا
متعجب می شوند و از آقای دکتر توضیح می خواهند. ایشان می گویند موسیقی
ایرانی یک فلسفه، یک طرز تفکر و بیان امید و آرزوست. انیشتین از آقای
دکتر می خواهند که قطعه ی دیگری بنوازند. پس از پایان این قطعه که عمدأ
بلندتر انتخاب شده بود انیشتین که چشمهایش را بسته بود چشم هایش را باز
کرد و گفت" دقیقا من هم همین را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت
سین را ببیند.
آقای دکتر تمام وسایل آزمایشگاه فیزیک را که نام آنها با "س" شروع می شد
توی سفره چیده بود و یک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرینستون گرفته
بود. بعد توضیح می دهد که این در واقع هفت چین یعنی 7 انتخاب بوده است.
تنها سبزه با "س" شروع می شود به نشانه ی رویش. ماهی با "م" به نشانه ی
جنبش، آینه با "آ" به نشانه ی یکرنگی، شمع با "ش" به نشانه ی فروغ زندگی
و ... همه متعجب می شوند و انیشتین می گوید آداب و سنن شما چه چیزهایی را
از دوستی، احترام و حقوق بشر و حفظ محیط زیست به شما یاد می دهد. آن هم
در زمانی که دنیا هنوز این حرفها را نمی زد و نخبگانی مثل انیشتین، بور،
فرمی و دیراک این مفاهیم عمیق را درک می کردند. بعد یک کاسه آب روی میز
گذاشته بودند و یک نارنج داخل آب قرار داده بودند. آقای دکتر برای
مهمانان توضیح می دهند که این کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه ی
فضاست و نارنج نشانه ی کره ی زمین است و این بیانگر تعلیق کره زمین در
فضاست. انیشتین رنگش می پرد عقب عقب می رود و روی صندلی می افتد و حالش
بد می شود. از او می پرسند که چه اتفاقی افتاده؟ می گوید : "ما در مملکت
خودمان 200 سال پیش دانشمندی داشتیم که وقتی این حرف را زد کلیسا او را
به مرگ محکوم کرد اما شما از 10هزار سال پیش این مطلب را به زیبایی به
فرزندانتان آموزش می دهید. علم شما کجا و علم ما کجا؟!"
خیلی جالب است که آدم به بهانه ی نوروز، فرهنگ و اعتبار ملی خودش را به جهانیان معرفی کند.
خاطرات مهندس ایرج حسابی
. طبیعت و انسان برقرار کند
و جهان که مجموعهای از تضادها است. جمع نور و ظلمت است و نیز جمع حیات و ممات ،دوگانگیای که حاصلش نظام احسن دستگاه خلقت استپرداختن به موضوعات مختلف در غزل و عدم وحدت موضوع در یک غزل در سبک هندی به سالهای قبل از صائب ـ و بعد از سعدی بر میگردد. در عصر صفوی، زیبایی غزل در اختصاص داشتن هر بیت آن ، به یک معنی و اندیشه خاص است. این ویژگی سبک هندی، نیز به کمال در اشعار صائب دیده میشود. معانی که صائب در غزل ـ بیان میکند منحصر به موضوعات غزل نیست. عرفان به معنی عام و کلی ـ نکتههای فلسفی ـ اقتباء و عبوت ـ نکتههای اجتماعی ـ انتقادهای تند ، از دکانداران شریعت و طریقت و اخلاق در شعر او موج میزند. در دیوان صائب ، اثری از شور عاشقی سعدی و شیدایی مولانا نیست. صائب نیز با سعدی ـ حافظ و مولانا قابل مقایسه نیست ، زیرا که صائب پدیدهای است نو ظهور ـ و نماینده یک نوع خاص از غزل است. که پس از حافظ برای فرار از ابتذالی که، مقلدان حافظ به آن دچار شده بودند به وجود آمده است.صائب غزاداری پرهواخواهی در دوران ما است. کسی که از شیوه صائب تقلید میکند (معنی گرانی) کسی نمیتواند انگه تقلید بزند زیرا پیروی از طریقه او از آنجا که پایهاش مبتنی بر معنی یابی است. داغ تقلید بر چنین شعری میزند ،
در این بخش کلیاتی از شیوه سخن او با توجه به بعضی از ابیات او ارائه میدهیم.
صفتهایی چون مراعات النظیر ـ طباق ـ تضاد ـ ایهام ـ تناسب در اشعار صائب به وفور یافت میشود.
شرح حال صائب تبریزی ........................................................................................................... 1
چهارشنبه سوری به معنای چهارشنبه و سوری است یعنی جشنی که در غروب سه شنبه آخر سال گیرند و آتش افروزند و بر آن جهند برای رسیدن به سعادت و سلامتی در سال نو که به آن کله چهارشنبه نیز گویند ،
عده ای گویند چهارشنبنه سوری از زمان ایران باستان بوده و عده ای گویند بعد از اسلام آمده ،چون قبل از اسلام روزهای هفته اسم نداشته اند وسال 12ماه بوده و هر ماه به نام یک ایزد آریایی بوده و هر ماه 30روز بوده و هر روز مربوط به یک ایزد آریایی بوده و نیایش مربوط به آن روز را داشته،ولی بعد از اسلام روزهای هفته به این ترتیب نام گذاری شد که ؛شنبه روز نیرنگ وکلک،یکشنبه کاشتن و ساختن،دو شنبه سفر و روزی جستن،سه شنبه حجامت،چهارشنبه شوم و نحسی،پنج شنبه حج،جمعه مسجد و زنان و پوشاک .
در روزگار باستان آتش مظهر فروغ ایزدی بود به خاطرهمین مقدس بود و اولین عنصر از عناصر چهارگانه بود به خاطر همین در ایام و عیدها گرامی داشته میشد،مثل آذرجشن،آبان جشن،جشن سده و......
مثلا جشن آذر که در روز نهم آذر است به خاطر نامگذاری ماه آذر در این روز آتش روشن میکنند این روز روز عید آتش است و آذر نام فرشته ای است که نگهبان آتش هاست.
پیروان آیین باستان گویند که ماخذ ،فلسفه و حکمت چهار شنبه سوری مشخص نیست و هر کسی عقیده ای دارد .
مثلا بعضی گویند در زمان زرتشت تحویل سال در سه شنبه ای بود که تاظهر آن در سال قدیم بود و از ظهر به بعد در سال جدید و چون آغاز هر روز را در نیمه شب همان روز میدانستند بنابراین فردای آن سه شنبه را نوروز نامیدند و شبش را مطابق معهود جشن گرفتند آتش افروختند از آن پس آن شب را چهارشنبه سوری نامیدند،
و یا برخی گویند این روز بزرگداشت سیاوش است که در سال 1013پیش از میلاد برابر با روز چهارشنبه به دست افراسیاب کشته شد به خاطر همین در آخرین چهارشنبه سال از آتش میگذشتند تا یاد و خاطره سیاوش جاودان بماند.
_در روم که ادامه اساطیر و فرهنگ یونان است وستا که همان هستیای یونان است خدای آتش است،در چین تسودانگ،در هند آگنی،
در شب چهار شنبه سوری کوپه های آتش را روشن میکنند و از روی آن میپرند و میخوانند
زردی من از تو سرخی تو از من
سپس خاکستر آتش را برده کنار دیواری میریزند کسی که خاکستر را برده هنگام بازگشت در میزند از درون خانه میپرسند کی هستی؟ میگه منم
میپرسند از کجا میای؟ میگه عروسی
میپرسند چی آوردی؟میگه تندرستی
_آجیل چهارشنبه سوری:مجموعه ای است که از دانه ها و میوه های خشک تشکیل میشود مانند: انجیر،کشمش،خرما،توت خشک،فندق،پسته،بادام خام،باسلوق،برنجک،مغزگردو،برگه هلو و زردآلو،جوزقند و آلو،شاه بلوط تشکیل میگردد که در برخی مناطق آن را از بازار یا بازار چهارشنبه میخرند و در برخی مناطق معمول است که هفت دختره باکره آن را پاک کنند این هدایا را به هنگام فرو آمدن فروهرها میگذاشتند تا آنها را خوشنود کنند وبه آن آجیل مشکل گشا نیز میگفتند.
_اسپند: در آتش چهارشنبه سوری مقداری اسپند میریزند تا چشم بد ،آفات و بلاهای زمینی و آسمانی را از خود دور کنند.
_کوزه شکنی:برای رفع قضا و بلا و شور بختی است، درکوزه سکه ای ناچیز می اندازند و از بالای بام به کوچه میفکنند و میگویند(درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه).
_شال اندازی:از بام سرای یا دودکش خانه دستمال یا ریسمانی را به درون خانه فرستند یا چیزی دهند یا چیزی گیرند یاکه تنها چیزی گیرند،این رسم بیشتر میان جوانان و نامزدان رایج است و از دختر مورد نظر و خانواده اش جواب مثبت یا منفی دریافت میکنند
_بخت گشایی:از دوران زرتشت بوده،در اوستا از سنگ مقدسی یاد شده که دختران و پسران آن را بغل میکردند و مراد میگرفتند،درشیراز به خانه آسیدا بوتراب میروند،در همدان به شیر سنگی یادگار هخامنشی آویزند،درتهران قدیم به توپ مروارید قاجاری می آویختند
_فال گیری:از زمان قدیم بوده و روحانیون قدیم باید تسبیح فال گیری و لوازم پیشگوئی داشتند،بعد با آمدن عارفان فال گیری به شیوه های تفأل زدن به دیوان حافظ معمول شد،ولی همچنان فالهایی مثل فال گوش و فال کوزه رایج است،فال گوش به این ترتیب است که اگر کسی نیاز یا حاجت داشت یا میخواست از آینده بداند نیت میکرد بعد به کوچه میرفت و در گوشه ای میایستاد و به حرف رهگذران گوش میکرد سخنان خوب یا بد خوش یا ناخوش رهگذران خوب یا بدی فال شنونده بود
فال کوزه به این شکل است که دوشیزه میان سالی را انتخاب کنند کوزه سبزرنگی رابه او دهند او آن کوزه را پر از آب میکند بعد هر کسی نیت میکند و نشانی را در کوزه میاندازد در روز جشن دوشیزه های میانسال دوبیتی میخوانند و با خواندن هر دوبیتی یک نشان را از کوزه در میآورند نشان برای هر که بود فالش معلوم میشود، البته فال گوش وکوزه برای دختران است
_قاشق زنی:مخصوص جوانان است به خصوص پسرها که خودشان را به شکلهای مختلف در میآوردند قابلمه ای در دست میگرفتند و با قاشق و چنگال به آن میزدند و به در خانه دیگران میرفتند و از آنها میخواستند چیزی در آن بریزند و صاحب خانه ام چیزی در آن میریختند
مانند آجیل ،برنج،سکه ،گندم و..
به یاد آوریم تذکر قرآن را که از این امت شکایت ميکند که بار خدایا! من در نزد اینان مهجور ماندم!
عشق
عشق مانند نواختن پیانو است،
ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری. سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی.
دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد،
پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است؛
محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود.
عشق در لحظه پدید می آید
و دوست داشتن در امتداد زمان
و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است.
راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود :
انسان چیست ؟
شنبه: به دنیا می آید.
یكشنبه: راه می رود.
دوشنبه: عاشق می شود.
سه شنبه: شكست می خورد.
چهارشنبه: ازدواج می كند.
پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد.
جمعه: می میرد.
فرصت های زندگی را دریابیم و بدانیم که فرصت با هم بودن چقدر محدود است ...
شخصی را به جهنم می بردند.در راه بر میگشت و به عقب خیره میشد. ناگهان خدا فرمود: او را به بهشت ببرید. فرشتگان پرسیدند چرا؟پروردگار فرمود: او چند بار به عقب نگاه کرد... او امید به بخشش داشت
گاهى پس از جدايى، به ره دلجويى او را سوال ديگر نمود که او را چه نقص و عيب سبب اين جدايى شد. گفت: نه رسم جوانمردى است که عيب از دخت ديگران گويم.
وقتى پس از آن که خبر شد به بختى جديد روى آورده است، دوست را ندا داد کاى رفيق حال که او را سامان جديد و زندگى نو پيش آمده، بازگوى که اينک خطرى او را نخواهد بود و در پى احوال خويش است.
گفت: نه به هيچ روى و بها رضا دهم به طرح مشکل همسر ديگران که مرا با او کارى نيست.
مردى به آرايشگاه رفت تا موهاى سرش را کوتاه کند.
آرايشگر که کارش را شروع کرد آنها گرم صحبت شدند و از اينطرف و آنطرف با هم حرف میزدند. تا آن که صحبتشان به موضوع وجود خدا کشيده شد.
آرايشگر گفت: من عقيده ندارم که خدا وجود دارد.
مرد گفت: چرا چنين فکرى میکنی؟
آرايشگر گفت: کافى است به خيابان بروى تا تو هم مثل من چنين اعتقادى پيدا کنى. اگر خدا وجود داشت آيا اين همه بيمار، بچههاى بیسرپرست، و درد و مرض وجود داشت؟ من نمیتوانم باور کنم که خداى بخشنده و مهربانى وجود داشته باشد و اين چيزها هم باشد.
مرد لحظهاى با خود فکر کرد و از ادامه گفتگو با آرايشگر منصرف شد.
هنگامى که آرايشگر کارش تمام شد، مرد دستمزد او را پرداخت و از آرايشگاه بيرون رفت.
درست در بيرون آرايشگاه فرد ژوليدهاى را ديد باموهاى بلند و کثيف.
مرد به آرايشگاه بازگشت و به آرايشگر گفت: من فکر نمیکنم آرايشگرى وجود داشته باشد!
آرايشگر با تعجب پرسيد: چطور چنين چيزى میگويی؟ پس من که هستم؟ مگر من همين چند لحظه پيش سر شما را آرايش نکردم؟
مرد گفت: نه! هيچ آرايشگرى وجود ندارد زيرا اگر وجود داشت، هيچ فرد ژوليدهاى با موهاى بلند و کثيف هم وجود نمیداشت، مثل اين مردى که الان بيرون آرايشگاه شماست.
آرايشگر لبخندى زد و گفت: اشتباه میکنيد! آرايشگر وجود دارد امّا علت وجود افراد ژوليده باموهاى بلند و کثيف اين است که آنها به آرايشگر مراجعه نمیکنند.