پردیس
دنیا، مثل یک دوربین عکاسی است، پس عادت کنیم همیشه لبخند بزنیم


چهارشنبه سوری به معنای چهارشنبه و سوری است یعنی جشنی که در غروب سه شنبه آخر سال گیرند و آتش افروزند و بر آن جهند برای رسیدن به سعادت و سلامتی در سال نو که به آن کل
ه چهارشنبه نیز گویند ،

عده ای گویند چهارشنبنه سوری از زمان ایران باستان بوده و عده ای گویند بعد از اسلام آمده ،چون قبل از اسلام روزهای هفته اسم نداشته اند وسال 12ماه بوده و هر ماه به نام یک ایزد آریایی بوده و هر ماه 30روز بوده و هر روز مربوط به یک ایزد آریایی بوده و نیایش مربوط به آن روز را داشته،ولی بعد از اسلام روزهای هفته به این ترتیب نام گذاری شد که ؛شنبه روز نیرنگ وکلک،یکشنبه کاشتن و ساختن،دو شنبه سفر و روزی جستن،سه شنبه حجامت،چهارشنبه شوم و نحسی،پنج شنبه حج،جمعه مسجد و زنان و پوشاک .
در روزگار باستان آتش مظهر فروغ ایزدی بود به
خاطرهمین مقدس بود و اولین عنصر از عناصر چهارگانه بود به خاطر همین در ایام و عیدها گرامی داشته میشد،مثل آذرجشن،آبان جشن،جشن سده و......
مثلا جشن آذر که در روز نهم آذر است به خاطر نامگذاری ماه آذر در این روز آتش روشن میکنند این روز روز عید آتش است و آذر نام فرشته ای است که نگهبان آتش
هاست.
پیروان آیین باستان گویند که ماخذ ،فلسفه و حکمت چهار شنبه سوری مشخص نیست و هر کسی عقیده ای دارد .
مثلا بعضی گویند در زمان زرتشت تحویل سال در سه شنبه ای بود که تاظهر آن در سال قدیم بود و از ظهر به بعد در سال جدید و چون آغاز هر روز را در نیمه شب هم
ان روز میدانستند بنابراین فردای آن سه شنبه را نوروز نامیدند و شبش را مطابق معهود جشن گرفتند آتش افروختند از آن پس آن شب را چهارشنبه سوری نامیدند،
و یا برخی گویند این روز بزرگداشت سیاوش است که در سال 1013پیش از میلاد برابر با روز چهارشنبه به دست افراسیاب کشته شد به خاطر همین در آخرین چهارشنبه سال از آتش میگذشتند تا یاد و خاطره سیاوش جاودان بماند.

_در روم که ادامه اساطیر و فرهنگ یونان است وستا که همان هستیای یونان است خدای آتش است،در چین تسودانگ،در هند آگنی،
در شب چهار شنبه سوری کوپه های آتش را روشن میکنند و از روی آن میپرند و میخوانند
زردی من از تو سرخی تو از من
سپس خاکستر آتش را برده کنار دیواری میریزند کسی که خاکستر را برده هنگام بازگشت در میزند از درون خانه میپرسند کی هستی؟ میگه منم
میپرسند از کجا میای؟ میگه عروسی
میپرسند چی آوردی؟میگه تندرستی
_آجیل چهارشنبه سوری:مجموعه ای است که از دانه ها و میوه های خشک تشکیل میشود مانند: انجیر،کشمش،خرما،توت خشک،فندق،پسته،بادام خام،باسلوق،برنجک،مغزگردو،برگه هلو و زردآلو،جوزقند و آلو،شاه بلوط تشکیل میگردد که در برخی مناطق آن را از بازار یا باز
ار چهارشنبه میخرند و در برخی مناطق معمول است که هفت دختره باکره آن را پاک کنند این هدایا را به هنگام فرو آمدن فروهرها میگذاشتند تا آنها را خوشنود کنند وبه آن آجیل مشکل گشا نیز میگفتند.
_اسپند: در آتش چهارشنبه سوری مقداری اسپند میریزند تا چشم بد ،آفات و بلاهای زمینی و آسمانی را از خود دور کنند.
_کوزه شکنی:برای رفع قضا و بلا و شور بختی است، درکوزه سکه ای ناچیز می اندازند و از بالای بام به کوچه میفکنند و میگویند(درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه).
_شال اندازی:از بام سرای یا دودکش خانه دستمال یا ریسمانی را به درون خانه فرستند یا چیزی دهند یا چیزی گیرند یاکه تنها چیزی گیرند،این رسم بیشتر میان جوانان و نامزدان رایج است و از دختر مورد نظر و خانواده اش جواب مثبت یا منفی دریافت میکنند
_بخت گشایی:از دوران زرتشت بوده،در اوستا از سنگ مقدسی یاد شده که دختران و پسران آن را بغل میکردند و مراد میگرفتند،درشیراز به خانه آسیدا بوتراب میرون
د،در همدان به شیر سنگی یادگار هخامنشی آویزند،درتهران قدیم به توپ مروارید قاجاری می آویختند
_فال گیری:از زمان قدیم بوده و روحانیون قدیم باید تسبیح فال گیری و لوازم پیشگوئی داشتند،بعد با آمدن عارفان فال گیری به شیوه های تفأل زدن به دیوان حافظ معمول شد،ولی همچنان فالهایی مثل فال گوش و فال کوزه رایج است،فال گوش به این ترتیب است که اگر کسی نیاز یا حاجت داشت یا میخواست از آینده بداند نیت میکرد بعد به کوچه میرفت و در گوشه ای میایستاد و به حرف رهگذران گوش میکرد سخنان خوب یا بد خوش یا ناخوش رهگذران خوب یا بدی فال شنونده بود
فال کوزه به این شکل است که دوش
یزه میان سالی را انتخاب کنند کوزه سبزرنگی رابه او دهند او آن کوزه را پر از آب میکند بعد هر کسی نیت میکند و نشانی را در کوزه میاندازد در روز جشن دوشیزه های میانسال دوبیتی میخوانند و با خواندن هر دوبیتی یک نشان را از کوزه در میآورند نشان برای هر که بود فالش معلوم میشود، البته فال گوش وکوزه برای دختران است
_قاشق زنی:مخصوص جوانان است به خصوص پسرها که خودشان را به شکلهای مختلف در میآوردند قابلمه ای در دست میگرفتند و با قاشق و چنگال به آن میزدند و به در خانه دیگران میرفتند و از آنها میخواستند چیزی در آن بریزند و صاحب خانه ام چیزی در آن میریختند
مانند آجیل ،برنج،سکه ،گندم و..




تاریخ: سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,
ارسال توسط رضا ارضی سلطان

متشکرم




تاریخ: 1 فروردين 1385برچسب:,
ارسال توسط رضا ارضی سلطان

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 534
تعداد مطالب : 168
تعداد نظرات : 12
تعداد آنلاین : 1



.